61 - من شعورشو میخوام شورش پیش کش!دی!
الان زیر دو تا پتو ام دارم این پستو میزارم! خیلی سرده و شاید بکنمش سه تا پتو! امشب رفتم هیات برا مراسم!
تو خیابون بودم با دوستم از یه آقاهه پرسیدم آقا اینجا مسجد و اینا کجاس میخوایم بریم مراسم! گف از این خیابون برید بپیچید چپ اون ده متری رو رد کنید و اووووه...!
آخرش با ماشین سوارمون کرد رسوندمون :) اجرش با اباعبداللّه! تازه گف اینجا شام هم میدن بدوید برید تو مراسم :) ما هم رفتیم تو مراسم...
شکی نیست که این مراسما آدمو معنوی تر میکنه و خیلی موثره! اما به قول شیخ تورنادو تقصیرمه برم رو منبر الان!!!
اِی آقایه محترم نوحه خوان آخه این چه نوع خوندنه! این سینه زدن های افراطی و نوحه خونی های افراطی اصن لازم نیست...! شعور حسینی لازمه نه شور! اصن امام حسین لازم نداره این کار ها رو والا!
دو نفر تو سینه زنی غش کردن...! از شدت سینه زدن هاااا! رفتم نگا کردم به هوش هم نمیومدن! اصن حال منم خراب شد...! آخه یکی نیست بگه برادر من نکن اینکارو با خودت آروم بابا در عوض نمازتو اول وقت بخون! هیییییییی...
اینم شمع هام که نیت کرده بودم و به دلایلی تو خوابگاه روشنشون کردم!
اولی مال آبجی بزرگمه دومی مال خودمه سومی مال همه بیماراس چهارمی واسه امام زمانه!
دو تای دیگه هم روشن کردم که تو تصویر نیست! یکیش مال آبجی کوچیکمه اون یکی مال همه جوونا 😂
این چند روز خیلی کار داشتم ! از شبی دیگه میخوام یه وقت اختصاص بدم واسه لینکای عزیز !
کودک درون کار خودشو کرد !سرما خوردم!هی باید قرص بخورم الان...
اینمعکس آبکش شدن پریروز من زیر بارون! موهامو نگاه همه خیس خیس شده...!
همینطوری پاستیلیکه عصر خوردم :) نوشابه ای خیلی دوست دارم!
+ دوستم گف دیشب تو خواب حرف زدی! میگم چی گفتم حالا؟ میگه نمیدونم!