42 - مِ مث من که مخلص مامانمم!
امروز یک مهر تولد مامان عزیزمه! کسی که هیچکس نمیتونه جاشو بگیره! کسی که پدرخونده خاکشه! نمیشه واسه مادر جمله نوشت! اندر جمله نمیگنجه! فقط میتونم بگم دوست دارم هوارتا و دستت رو میبوسم و اینکه واسه همه زحماتت ممنونم و اینکه خیلی اذیتت کردمو حرص و جوش خوردی واسه من و منو در عنفوان کودکی همون موقعی که جونی نداشتم و اَکور پَکوری بودم بزرگ کردی و الان میگم پدرخونده ام و اینا...! ایشالا همیشه برامون برقرار باشیو سبز!خیلی باحاله مهر ماه با تولد مامان شروع بشه...! راسی تولد بابام یک شهریوره!
یاد اون روزی به خیر که دستمو گرفتی و بردیم جشن اوّل دبستان! یا چند وقت پیش که رفتیم بازار خرید کردیم برا دانشگاه! چه زود میره این ایام شباب جوانی...! یه روز دستمو میگیری میندازی دست یکی دیگه خودم میدونم! هیییییییی!
اینا رو دارم گوش میدم Click click
+ همین الان از تخت بالا افتادم پایین! تو خواب هاااا