42 - مختصر و مفید یعنی آشپزی من! دی!
دارم اینو گوش میدم صرفاً جهت شادی و تن آسانی روح!
نه میخواد ظرفی بشوری نه سفره بندازی! هیچ...! تا تخم مرغ هست زندگی باید کرد...! اینم اولین غذایی که صرف شد به همّت بنده :) همّت نمیخواد که :) نگا به قیافش نکنید گرسنه که باشید سنگ هم در اَمان نیست! لنگه کفش در بیابان غنیمت است و بس! راستش فقط این هنر غذایی ام بود که رو شد و به بحره برداری رسید! دوستم اُملت بلده 😂 عجب نون هایی داره اینجا سه روزه آخ نگفتن و قابل لومبوندنن 😊
شام هم که یه ورژن جدید معرفی کردم! عمراً اگه خورده باشید ! شاید تو فائو مورد تایید قرار بگیره !چیپسینگ کولا 😋
کباب لقمه آوردیم اما چون خسته بودیم و تنبلی بر ما چیره شد دیگه آماده نکردیم!کم کم باید خورد و خوراک یاد بگیرم اینطوری تلف میشم 😱...! یعنی میشیم :) خوراکی رو ولش به قول سعدی عزیز: این شکم بیهنر پیچ پیچ میل ندارد که بسازد به هیچ!!!
اتاقومون رو من مرتب کردم ! چقد کار سختیه!
من رو تخت بالایی جلوس کردم! بالا رو دوست دارم چون شبا پنجره رو باز میکنم و آسمون قشنگ معلومه و یه نسیم خنک میاد تو ! اما میترسم بیوفتم پایین😇 و آمبولانس بیار و حقوق دان ببر! امروز تو پارک جلو خوابگاه مون یه پسر اومده بود یه خرگوش داشت خیلی ناز بود منم عکسیدمش 😊
+ بلاگفا نمیزاره کامنت بزارم :( لینکای عزیز باید پست جدید بزارید تا بلاگفا بزاره کامنت بزارم !
+ نمیدونم چرا اینقد سرم شلوغه باید کم کم یه برنامه ریزی کنم واسه همه چی ! درس! ساعت اینترنت !تفریح...
+ فک کنم سلف فردا کار میوفته ! دیگه راحت میشم از این ماهی تابه و روغن سرخ کردنی !
+ ای خدا چقد بده اینا که بلند بلند میخندن و حرف میزنن:( امروز تو اتوبوس بودم سه تا پسر رو مخم بودن یه ریز داشتن بلند بلند میخندیدن و مسخره بازی میکردن! شیطونه میگف برو تو اون یکی جلد پدرخوانده براشون! بی فرهنگیه این همه آدم آروم نشستن از این اَداها دراری! دانشجو نماها😒